love is source of live.....& end

گاهی نفس به تیزی شمشیر می شود
از هر چه زندگیست دلت سیر می شود
گویی به خواب بودیم جوانیمان گذشت
اغلب چه زود فرصتمان دیر می شود
کاری ندارم آنکه کجایی چه می کنی
بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود

یادش بخیر......

کاش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگی ام نقاشی روی دیوار بود،
ای کاش کودک بودم تا از ته دل می خندیدم نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ بر لب داشته باشم ،
ای کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتی و درد با یک بوسه همه چیز را فراموش می کردم

بسوزه پدر عاشقی.حواس نمیذاره واسه آدم

هنگام بازديد از يک بيمارستان روانى،
از روان‌پزشک پرسيدم شما چطور مي‌فهميد که يک بيمار روانى به بسترى شدن در بيمارستان نياز دارد يا نه؟
روان‌پزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب مي‌کنيم و يک قاشق چايخورى،
يک فنجان و يک سطل جلوى بيمارمي‌گذاريم و از او مي‌خواهيم که وان را خالى کند.
من گفتم: آها فهميدم. آدم عادى بايد سطل را بردارد چون بزرگتراست.
روان‌پزشک گفت: نه! آدم عادى در پوش زيرآب وان را بر مي‌دارد .
شما مي‌خواهيد تخت‌تان کنارپنجره باشد؟؟؟؟؟؟؟

اینطور نیست؟؟؟؟

اوایل انقلاب گفتند بچه بیاورید تا لشکر امام زمان را کامل کنیم و اینگونه بود که ما فرت و فرت بدنیا آمدیم؛
اما زهی خیال باطل! لشکر امام زمان که هیچ، دار و دسته لیان شامپو هم نشدیم!
مع الوصف ما که با آن هدف متعالی بعمل آمدیم این شدیم!
باید گریست بحال بچه هایی که برای یک میلیون تومان...ناقابل! تولید میشوند ..
----------------------------------------------------------------------------------------
شرمنده.یکم عجله دارم.واسه امروز فکر کنم کافیه ...زود میام

 زندگی تلخ ترین خواب من است ،
خسته ام ،
خسته از این خواب بلند . . . 

زندگی قافیه باران است
من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند
تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی
.
.
.

گران بهاترین  هدیه.....

پدر دخترک پنج ساله اش را تشر زده بود که چرا کاغذ کادویی طلایی گران قیمتش را خراب کرده.
مخارجش زیاد بود و هزینه های زندگی کلافه اش می کرد.
اما وقتی که دخترک جعبه کادو پیچ شده را به او داد از رفتار تندش پشیمان شد .
جعبه را باز کرد اما وقتی چیزی درون آن نیافت با عصبانیت گفت ،
هنوز نمی دانی وقتی هدیه ای به کسی میدهی انتظار دارد که چیزی درون آن باشد
اشک در چشمان دخترک حلقه زد و با بغض گفت :
اما پدر جعبه که خالی نیست
پر از بوسه های من است 

باید یکم بیشتر رو این فکر کنم...

کاش میدانستم بعد از مرگم


اولین اشک از چشمان چه کسی جاری میشود


و اخرین سیاه پوشی که مرا به فراموشی میسپارد کیست


تا قبل از مرگم جانم را فدایش کنم  

ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ

با توجه به دادن يارانه ها و احتمال گران شدن پيامك از امروز پيشاپيش عيدفطر ،

غدير ، يلدا ، چهارشنبه سوري ، نوروز90 و تولدت ، تولدم ، تولدش ، پيوندتان ،

پيوندمان ، پيوندشان و قدم نورسيده و عروسي پسرت مبارك. نور به قبرت بباره

دوست دارم...

اگر کلمه دوستت دارم قیام علیه بند های من و توست ، اگر کلمه دوستت دارم

نمایشگر عشق خدایی من نسبت به توست ، اگر کلمه دوستت دارم راضی کننده و

تسکین دهنده قلبهاست ، اگر کلمه دوستت دارم پایان دهنده جدایی هاست ،

اگر کلمه دوستت دارم نشانگر اشتیاق راستین من نسبت به توست ،

اگر کلمه دوستت دارم کلید زندان من و توست ،

پس با تمام وجود فریاد می زنم دوستت دارم 

احتملا میدونید،محض یاد اوری...

پاي راست شما احمق است!!!!!
باور نمي‌کنيد؟پس اين تست را انجام دهید...
در حالي که پشت ميز کارتان نشسته ايد پاي راستتان را از زمين بالا ببريد و در جهت عقربه هاي ساعت بصورت
دايره اي بچرخانيد همزمان با اين عمل با دست راست خود عدد 6 (عدد شش فارسي) را در هوا بنويسيد.
مشاهده خواهيد کرد که پايتان نيز جهت حرکت خود را تغيير مي‌دهد! امتحان کنيد
 ديديد گفتم. کاري از دستتان بر نمي‌آيد. پاي راستتان احمق است....

دلمه خوب.کاریش نمیشه کرد..

دلم گاهی می گیرد ،گاهی می سوزد ،

گاهی تنگ می شود و حتی گاهی... ......

گاهی نه، خیلی وقت ها می شکند، خیلی وقت ها دلم میشکند

اما هنوز می تپد!!!!


راستی،توأم هچین احساسی داری؟؟؟

بابا دلمون گرفت...یکم بخندیم..

سرنوشت كارتون‌هايي كه مي‌ديديم چي شد؟
اي‌كيوسان كراكي شده و مخش تعطيل تعطيله!
آليس شوهر كرده، دو تا بچه داره و يه زندگي حقير توي يه آپارتمان40متري ساده.
تام و جري دو تا دوست صميمي شدن! جيمبو رو از رده خارج كردن و بعد اجاره دادندش به ايران اير !!
رابين‌هود رو توي اسلام‌شهر گرفتنش - به جرم شرارت!- هفته‌ي ديگه اعدامش مي‌كنن!
پت و مت دكتراي مهندسي عمران گرفتند و الان جزو هيئت علمي دانشگاهند
نمیدونم باحال بود یا نه.!!!!

بازم مثل همیشه دو تا مهمون داشتم...غم و تنهایی....

سلام دوستان...به قول محمد:البته اگه دوستی باقی مونده باشه:-(

امروز روز قشنگیه،حداقل واسه من.البته اتفاق خاصی رخ نداد.همینطوری حسش اومد که روز خوبی باشه...

امیدوارم واسه شما هم همینطور باشه

__________________________________________________________

ايينه پرسيد که چرا دير کرده است...نکند دل ديگري او را اسير کرده است...

خنديدم و گفتم....او فقط اسير من است تنها دقايقي چند تاخير کرده است...

گفتم امروز هوا سردبوده است شايد موعد قرار تغيير کرده است..

ايينه به سادگيم خنديد و گفت احساس پاک تو را زنجير کرده است...

گفتم از عشق من چنين سخن مگوي...گفت خوابي سالها دير کرده است...

در ايينه به خود نگاه ميکنم اه عشق تو عجيب مرا پير کرده است....

راست گفت ايينه که منتظر نباش او براي هميشه دير کرده است...

تو میگفتی بنویسم،و نوشتم...اما درد من نداشتن تو بوده...و تو این رو نمیدونستی

تنهایی ام تو را با خودم خواهد برد تا انتها
تا بی کران
باید ببینم چه کسی می تواند رد پای تو را بیابد
آیا کسی واقعا هست
که تو را آنگونه که هستی شناخته باشد
با من باش

من که اینگونه اسیر توام
عقربه ها نیامدنت را تکرار می کنند و

زمان مانند دردی بر تنم جاری می شود

عادت نکرده ام به نبودنت

و تو سخت به ثانیه هایم چسبیده ای !

گفتی از ناله ی شبگیر کسی در قفسی ،

بنویسم سخنی ،

هر نفسی ،

باز بسی

گفتی از چهره ی ماتم زده ی غم بنویس !!

گفتی از ناله در این نامه فراوان بنویس !!

  گفتی و رفتی و جستی و ندانستی تو  

که من از روز ازل بسته به زنجیر تو ام ...

شبم از غم ، غمم از تو و تو گفتی بنویس !!!

غم از این غم که ندارد ثمری هر سخنی ...

و از این غم بسیار

که نخواندست کسی از ورقی ... !!

گفتی از آنچه تو داری بنویس ؛

گفتی از آنچه تو خواهی بنویس ؛

گفتی از آنچه تو دانی بنویس ؛

 گفتم از غم بنویسم که چرا

کانچنین موج خموشی به تن آزرده مرا ؟؟!!

گفتم و رفتم و جستم و ندانستی تو ،

غم من آنچه تو می پنداری نیست !!!



خسته ام..اما میتونی کمکم کنی


معناي زنده بودن من با تو بودن است نزديك-دور ، سير - گرسنه ، رها - اسير، دلتنگ - شاد

آن لحظه اي كه بي تو سر آيد مرا مباد!

مفهوم مرگ من ، در راه سر افرازي تو.

در كنار تو ،مفهوم زندگي است.

معناي عشق نيز در سرنوشت من! با تو، هميشه با تو، براي تو... 




نگو که اشتباه شده،!!!

صبر کن..!!!برگرد...!!!چمدان هایمان اشتباه شده است....دلم را به جای خاطراتت برده ای.....

اینم یک داستان قشنگ اما غمگین...امیدوارم خوشتون بیاد

♥ دختر جواني از مكزيك براي يك ماموريت اداري چند ماهه به ارژانتين منتقل شد.پس از 2 ماه ، نامه اي از نامزد 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
مكزيكي خود دريافت ميكند با اين مضمون : لوراي عزيزم ، متاسفانه ديگر نميتوانم به اين رابطه از راه دور 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
ادامه دهم و بايد بگويم كهدر اين مدت 10 بار بهت خيانت كردم !!! و ميدانم كه نه تو و نه من شايسته اين 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
وضع نيستيم,مرا ببخش و عكسي كه به تو داده بودم برايم پس بفرست،دختر جوان رنجيده خاطر از رفتار مرد ، 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
از همه همكاران و دوستانش ميخاهد كه عكسي از نامزد ، برادر ، پسر عمو ، پسردايي...خودشان به او 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
قرض بدهند و همه ان عكسها را كه كلي بودند با عكس  روبرت،نامزد بي وفايش ، در يك پاكت گذاشته 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
و همراه با ياد داشتي برايش پست ميكند ، به اين مضمون : روبرت عزيز ، مرا ببخش ، اما هر چه فكر كردم 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
قيافه تو را به ياد نياورم ،  لطفأ عكس خودت را از ميان عكسهاي توي پاكت جدا كن و بقيه را به من برگردان ♥

به این میگن عاشق ...با حاله..مگه نه؟

اصلا واسه چی باید بی اعتمادی باشه؟

قانون عشق: يک پسر با يک نگاه از يک دختر خوشش مياد ... و عشق از طرف اون شروع ميشه ... تا جايي که زندگيش رو پاي عشقش ميذاره ... اما دختر باور نميکنه ... چون يک چيزهايي ديده و شنديده ... تا دختر مياد پسر رو باور کنه ، پسر دلسرد و خسته ميشه ... ميره با يکي ديگه ... بعد که دختر تازه تونسته پسر رو باور کنه ميره طرفش ... اما پسر رو با يکي ديگه ميبينه ... اينجاست که ميگه: حدسم درست بود ... و اشتباهي رو ميکنه که قبلاً کرده بود ... و همه چيز از بين ميره...
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

حقیقت عشق

هیچ گاه چشم هایی را که عاشقانه میپرستیدم ندیدم
اما میدانم چشمهایش به مهربانی دریا و به وسعت دشت شقایق است و این برای من کافیست
که بدانم عمق چشمانش به ژرفای اقیانوس است و مثل دشت ارام است.
من رنگ چشمانش را برا ی چه میخواهم بدانم وقتی نگاهش پر از عشق است
وقتی در عمیق ترین نقطه چشمانش میشود دریا را پیدا کرد و در ساحل چشمانش به ارامش رسید.
رنگ چشمش مهم نیست وقتی در کنارش به ارامش خیال میرسی
و میخواه ی تمام دنیا در یک لحظه نگاه او تمام شود.هیچ چیز مهم نیست
وقتی ایثار و عشق در نگاه او معنا پیدا کند.
یک نگاه برایت تمام دنیا میشود...
باور میکنی؟!!!!؟؟؟