قافیه باران...

پاییز ...

دوباره پاییـــــــز ...  

اما نه فصلـــ خزانـــ زرد!

دوباره پاییـــــــز ...

اما نه فصلـــ اندوه و درد!

دوباره پاییـــــــز ...  

فصلـــ زیبای سادگی!  

دوباره پاییـــــــز ...

موسمــــ شدید دلدادگی!  

دوباره پاییـــــــز ...  

فصلـــــ هوای بارانی!  

دوباره فصلــــ ،فصلــــ ِعاشقی!

پاییـــــــز ...

تلخ تلخ...

ايـن روزهـآ خـَنده ام هـَم

شـُكُلاتي شـُده اسـَت

از نوع خـالِصَش ... تـلخِ تلـخ ...

قلب من...

مگه قلب من بت بود..!!!

که خدا تو را …

برای شکستنش فرستاد….؟؟؟

چرا؟؟؟!!!  

آغوش تو...

بی شک آغوش تو

از عجایب دنیاست

واردش که می شوم زمان بی معنا می شود

هیچ بعدی ندارد

بی آنکه نفس بکشم ،روحم تازه می شود …  

خاطره...

چه تلخ است…

یاد آوری سرآغاز عشقی که گمان می رفت ، جاودانه باشد…

عاشقونه...

در خــیال دیــگری می رفـت…  

و ^{مــــــن} ،

چه عاشقانـــــــه کاسه ی آب پشت سرش خالی می کردم…

یه روز دو نفره...

یک روز _{مـی بوسمــــــــــت} 

یک روز که باران می‌بارد، 

یک روز که چترمان دو نفره شده،

یکـ روز کـــه هـــمــه جــــا حسابی خــیـــس است،

یکـ روز کـــه گونــه‌هایت از سرما ســُـرخِ ســُرخِ،

آرام‌ تـــر از هـــر چــــه تصـوُرش را کـــُنــی،

آره ... یکـــ روز _{مـی بوسمــــــــــت...}

بعضی وقتـــــــــــــا...

یه وقتـــــــایی هست که جواب همه نگرانیـــات و دلتنگیات

میشــه یه جمله

که میكوبن تو صورتــــت

"بهم گیر نـــــــده، حوصله ندارم ".......!!!

خیلی دور...

میخواهمتــــــــــــــــــــ…

ولــــی…

دوری…

خیلی خیلی دور...

نه دستم به دستانـــــــت میرسد

نه چشمانم به نگاهتــــــــــــــــــ ...

نفرین...

نفرین بــــه تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو

که به ^من گفتی: 

تو سخت ترین لحظه ها کنــــارتــم  

و دریغ از اینکه  

سخت ترین لحظه ها رو خــــــــــــــــــــــودت بــرام رقــم زدی...

فقط...

از کسی که دوستش داری ساده دست نکش !

شاید دیگه هیچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی

و

از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن  

چون

شاید هیچوقت هیچ کس تو رو به اندازه اون دوست نداشته باشه !!  

آغوش امن...

در آغوشت جایی برایم باز کن



جایی که عشق را بشود



مثل بازیهای کودکی باور کرد



خسته شدم از بی جایی ...

نفس...

آنـــقدر نـفس مـی کــشم ...

تـــا تمـــام شـود...

همـه ی آن “هـــوایــی” کـه ،

ســـراغ ِ تـــو را مـی گــــیـرد ...  

تو...

من مثه برکه هستم

و

تو ماه منی... 

همیشهتو قلبمی

و

فرسنگ ها ازم دوری...

دلتنگی....

میگویند دلتنگت نباشم...!!!!

خدای من!!!!!

انگار به آب میگویند خیس نباش ...!!!

مرگ و زندگی...

 زندگی به مرگ گفت:

چرا آمدن تو رفتن من است ؟

چراخنده ی تو گریه من است؟

مرگ حرفی نزد!!!

زندگی دوباره گفت :

من با آمدنم خنده می اورم و تو گریه

من با بودنم زندگی میبخشم و تو نیستی

مرگ ساکت بود!

زندگی گفت:

رابطه ی من و تو چه احمقانه است!!!

زنده کجا گور کجا!
دخمه کجا نور کجا!
غصه کجا سور کجا!

اما مرگ تنها گوش می داد.

زندگی فریاد زد:

دیوانه لا اقل بگو چرا محکوم به مرگم؟؟؟

و مرگ ارام گفت :

تا بفهمی که تو و دیوانگی و عشق و حسرت بیهوده اید!!!!!!

سکوت تلخ...

به سكوتم نگاه نكن

بغضى مبهم

گلویم را گرفته

که اگر بترکد

دریا دریا

برایت گریه دارم

که اگر بشکند

کتاب کتاب

برایت حرف دارم...

 

افسوس...

تو را چون ستاره ای که بر چشمانم روشنی



بخشید می پنداشتم



چون نسیمی که در هوای غمزده دلم بر آن



زندگی بخشیده ای



اما افسوس



افسوس که تو مرا به مرداب آرزوهایم کشاندی



و در مرگ آرزوهایم



به هیچ بودن خود نیز رسید ه ام .



اینک تنها در خیال خود



با آرزوهای خاکستر شده خود



همراه با دل سر خورده خود



از دیگران کناره گرفته



و خود را به باد سپرده ام .



بادی که هر لحظه به سوئی می وزد



و من نیز ....

یه حس تازه...

خیلی چیزا شنیدی دربارش

 

خیلی چیزا خوندی

 

یه عالمه شعر دربارش گفتن...

 

از خیلیا قصه هاشو شنیدی

 

تو داستان زندگی خیلیا شبیهشو دیدی

 

تقریبا تو همه ی رمانا بهش اشاره شده

 

میدونی چیو میگم؟؟؟

 

اگه بدونی...

 

هم گریه داره هم خنده

 

هم خوشحالی داره هم ناراحتی

 

هرکی قبولش میکنه و پا میذاره تو میدون همشو باید قبول کنه

 

خیلیا مردش نیستن . . . نه از نظر جنسی هااا  نـــــه!!! مـــــرد میخواد !!!

 

اگه واردش شدیو قبولش کردی پای همه چیزش وای نسی زود از دستش میدی

 

شناختش،آخ اگه بدونی...

 

یه عالمه بالا پایین داره کلی پیچو خم داره...

یادته از اون بازیا بود تو پارکا یه چیزی مثل گاو بود سوارش میشدی هی تکون میخورد تا بیفتی ؟؟؟

هیشکی روش دووم نمی آورد ،شبیه اونه

 

شاید هر ۱۰۰ نفر یکی دووم بیاره اونم باید با چنگو دندون نگهش داره...

 

خیلی لذت بخشه شاید هرکسی تو زندگیش تجربش نکنه!!!

هرکسی شانسشو نداره آخه خیلی باید آدم باشی... آدم...

خیلی با ارزشه اگه بتونی اصلشو گیر بیاری

 

باید تو امن ترین گاوصندوقا ازش محافظت کنی... قافو لامو به

 

فهمیدی چیو میگم؟؟؟

 

اگه بدونی... چقد دوست داشتنیه !!!

چقد آدما یه عمر دنبالش بودن بهش نرسیدن،

تازه بعضیام رسیدن اما تقلبیش بوده!!

بعضیام واقعیشو پیدا کردن ،ولی تو اون گاوصندوقه که گفتم نذاشتنش و از دست دادنش!!!

یه عده ی خیلی کمم بهش رسیدن نگهش داشتن

فهمیدی کدوم حسو میگم ؟؟؟