تلخ تلخ...

ايـن روزهـآ خـَنده ام هـَم

شـُكُلاتي شـُده اسـَت

از نوع خـالِصَش ... تـلخِ تلـخ ...


یادش بخیر....

ادامه مطلب...

ادامه نوشته

قلب من...

مگه قلب من بت بود..!!!


که خدا تو را …


برای شکستنش فرستاد….؟؟؟


چرا؟؟؟!!!  


آغوش تو...

بی شک آغوش تو

از عجایب دنیاست

واردش که می شوم زمان بی معنا می شود

هیچ بعدی ندارد

بی آنکه نفس بکشم ،روحم تازه می شود …  



خاطره...

چه تلخ است…

یاد آوری سرآغاز عشقی که گمان می رفت ، جاودانه باشد…



عاشقونه...

در خــیال دیــگری می رفـت…  


و مــــــن ،


چه عاشقانـــــــه کاسه ی آب پشت سرش خالی می کردم…



یه روز دو نفره...

یک روز مـی بوسمــــــــــت 

یک روز که باران می‌بارد، 

یک روز که چترمان دو نفره شده،

یکـ روز کـــه هـــمــه جــــا حسابی خــیـــس است،

یکـ روز کـــه گونــه‌هایت از سرما ســُـرخِ ســُرخِ،

آرام‌ تـــر از هـــر چــــه تصـوُرش را کـــُنــی،

آره ... یکـــ روز مـی بوسمــــــــــت...


بعضی وقتـــــــــــــا...

یه وقتـــــــایی هست که جواب همه نگرانیـــات و دلتنگیات


میشــه یه جمله


که میكوبن تو صورتــــت


"بهم گیر نـــــــده، حوصله ندارم ".......!!!

خیلی دور...

میخواهمتــــــــــــــــــــ…

ولــــی…

دوری…


خیلی خیلی دور...



نه دستم به دستانـــــــت میرسد

نه چشمانم به نگاهتــــــــــــــــــ ...


بارون

همیشه به یادت هستم

اما شاهدی ندارم جز کلاغ بام خانه مان

که او هم حقیقت را به تکه پنیری می فروشد...


نفرین...

نفرین بــــه تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو


که به من گفتی: 


تو سخت ترین لحظه ها کنــــارتــم  


و دریغ از اینکه  


سخت ترین لحظه ها رو خــــــــــــــــــــــودت بــرام رقــم زدی...



فقط...

از کسی که دوستش داری ساده دست نکش !


شاید دیگه هیچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی


و


از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن  


چون


شاید هیچوقت هیچ کس تو رو به اندازه اون دوست نداشته باشه !!  


آغوش امن...


در آغوشت جایی برایم باز کن



جایی که
عشق را بشود



مثل بازیهای کودکی باور کرد



خسته شدم از بی جایی ...

نفس...

آنـــقدر نـفس مـی کــشم ...

تـــا تمـــام شـود...

همـه ی آن “هـــوایــی” کـه ،

ســـراغ ِ تـــو را مـی گــــیـرد ...